معیارهای سرمایهگذاران برای انتخاب تیمهای استارتاپی چیست؟
یکی از مسائلی که همیشه ذهن بنیانگذران و مدیران استارتاپی را به خود مشغول میکند این است که معیارهای سرمایهگذاران برای انتخاب تیمهای استارتاپی چیست؟ پاسخ به این سوال را در این مقاله میگوییم.
بازگشت سرمایه، علت اصلی سرمایهگذاری
استارتاپها بر اساس میزان رشدشان توسط سرمایهگذاران سنجیده میشوند و این یکی از عوامل کلیدی است که سرمایهگذاران برای انتخاب سرمایهگذاری یا عدم سرمایهگذاری روی آن تکیه میکنند. باید بدانید که علت اصلی سرمایهگذاری روی تیمها و کارآفرینان، کسب درآمد و بازگشت سرمایه به سرمایهگذار است. البته به این معنا نیست که اصول اخلاقی و کمک به استارتاپها فراموش شود اما اینها اهداف فرعی است. سرمایهگذاران در هر جایگاهی، خواه سرمایهگذار فرشته (Angel Investor) یا صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture Capital Firms) میخواهند مطمئن باشند که نرخ بازگشت سرمایه بالایی دارند.
۴ معیار اصلی سرمایهگذاران در انتخاب تیمهای استارتاپی
معیارهای جذب سرمایه استارتاپها، فرمول خاص و دقیقی ندارد اما متغیرهای تیم، محصول، اندازه بازار و مرحلهای که استارتاپ در آن قرار دارد، میتواند در تصمیم سرمایهگذارن بسیار تاثیرگذار باشد. به طور کلی میتوان گفت که سرمایهگذاران خطرپذیر در اولین نگاه به استارتاپ شما این ۴ معیار را بررسی میکنند.
۱- اعضای تیم و همبنیانگذاران (team- cofounders)
افرادی که در یک استارتاپ کار میکنند، آینده، اهداف و مسیر رشد استارتاپ را مشخص کرده و آن را عملیاتی میکنند، بنابراین سرمایهگذاران اهمیت ویژهای برای اعضای تیم و به خصوص همبنیانگذاران قائلاند. سرمایهگذاران اعضای تیم و مهارتهای آنان را بررسی میکنند تا بدانند توانایی حل مسئله استارتاپ را دارند یا خیر. به طور کلی موارد زیر راجعبه به اعضای تیم برای سرمایهگذاران اهمیت دارد:
- حضور همبنیانگذاران فنی (برنامهنویس) و تجاری
- استفاده از تیمی با مهارتهای مکمل
- بکارگیری دانش اعضای تیم و بنیانگذاران در تجارب قبلی استارتاپی
پیشنهاد ویژه مرکزنوآوری کندو؛ مطالعه مقاله نقش همبنیانگذار در جذب سرمایه
۲- محصول (Product)
قضاوت در مورد یک محصول در مراحل اولیه (MVP)، کار آسانی نیست. اگر محصول استارتاپی شما قابل اجرا و حلکننده یک مسئله نباشد و سرمایهگذاران نتوانند آن را بسنجند، با توجه به احساسات درونی و تجربه شخصی خود تصمیم میگیرند. البته یک محصول خوب به تنهایی برای جذب سرمایه کافی نیست؛ اما ضروری است. نمونههای زیادی از استارتاپها وجود دارند که محصولات خوبی را روانه بازار کردهاند اما در بازاریابی و جذب کاربر موفق نبودهاند. گاهی اوقات دلیل این امر این است که محصول، مشکلی را حل نمیکند یا در زمان نامناسبی ارائه شده است.
۳- اندازه بازار (Market Size)
چیزی که بیشتر سرمایهگذاران را مشتاق به سرمایهگذاری میکند، سرمایهگذاری روی استارتاپهایی است که میتوانند به شرکتهای بزرگ تبدیل شوند تا بازدهی قابل توجهی از سرمایهگذاری خود دریافت کنند. بازدهی عالی برای سرمایهگذاران به این معنا است که میتوانند ۱۰ برابر مبلغ سرمایهگذاری شده، سودآوری داشته باشند. فقط استارتاپهایی با رشد بالا و مقیاسپذیر قادر به رسیدن به این مرحله هستند. اندازه بازاری که یک استارتاپ در آن قرار دارد بر رشد آینده آن تاثیر میگذارد. یک جنبه جالب در این مورد این است که اندازه برخی از بازارها در مرحله اولیه، زمانی که یک استارتاپ به تازگی راهاندازی میشود، مشخص نیست. Airbnb (پلتفرم اجاره محل اقامت) و Uber (سرویس آنلاین سفر) دو نمونه واضح از این موضوع هستند. اولی احتمالا هرگز انتظار نداشت که مشتریان را از هتلها بدزد و دومی به سرعت در حال تبدیل شدن به یک شرکت لجستیکی فراتر از حملونقل عمومی است.
۴- مرحله یا سطح (Stage)
مرحلهای که استارتاپ در آن قرار دارد احتمال سرمایهگذاری و نوع آن را مشخص میکند. اینکه شما در چه مرحلهای از شکلگیری ایده تا اجرای آن هستید تحلیل و روند سرمایهگذاری را تحت تاثیر قرار میدهد. سرمایهگذارها در هر مرحله از استارتاپ، یک معیار برایشان اهمیت بالاتری دارد. این مراحل عبارتاند از:
مرحله پیشبذری (pre-seed): بنیانگذار
بذری (Seed): تیم
A: تناسب محصول با بازار
B: درآمد
C: پارامترهای اقتصادی
هر استارتاپی به سرمایهگذار نیاز ندارد!
کارآفرینان اغلب این شکایت را دارند که سرمایه کافی برایشان وجود ندارد و دلیل آن را عدم علاقه سرمایهگذاران به استارتاپ خود عنوان میکنند. ممکن است در برخی شرایط اینگونه باشد، اما اگر با سرمایهگذاران خطرپذیر و سرمایهگذاران فرشته صحبت کنید، آنها علت عدم سرمایهگذاری را موضوع دیگری میدانند: «بنیانگذاران استارتاپ نمیدانند که هدف ما کسب درآمد است و هر استارتاپی نیازی ندارد که سرمایه خارجی دریافت کند».
همانطور که گفته شد، سرمایهگذاران برای کسب درآمد و بازپرداخت شرکای محدود خود در این بازی هستند و اگر به این نتیجه برسند که یک استارتاپ توانایی رشد ندارد، سرمایهگذاری انجام نمیدهند.
استارتاپها اگر در مرحله اول رشد خود نتوانستند سرمایه جذب کنند به این معنا نیست که نمیتوانند رشد کنند و موفق باشند. استارتاپهایی همچون Github (شرکت برنامهنویسی نرمافزار) بدون جذب سرمایه رشد کردند و در مراحل رشد بالاتر به سراغ جذب سرمایه رفتند در حالی که درآمد و سود بالایی داشتند. سرمایهگذاران، بخش کلیدی اکوسیستم کارآفرینیاند و میتوانند سرمایه مورد نیاز بسیاری از استارتاپها را فراهم کنند. آنها همیشه به دنبال بازگشت سرمایه خود، تیمها و محصولات استثنایی هستند. اینها موارد مهمی است که استارتاپها در هنگام جذب سرمایه به آنها توجه کنند.
منبع مقاله معیارهای سرمایهگذاران در انتخاب تیمهای استارتاپی